سلام.
میدونم خیلی زود به زود مطلب میذارم! میدونم که احتمالا کسی برای مطالبم تره هم خورد نمیکنه! همه ی اینها رو میدونم؛ ولی مینویسم شاید یه خورده زحمات!! مسئولین و اساتید دانشگاه رو جبران کرده باشم!
القصه...
بالاخره دفاع کردیم! هر سه تامون!
واسه توضیح بیشتر الان حوصله ندارم. ولی خوشحالم که دارم از چاهی که توش افتاده بودم، در میام بیرون. این مدت خیلی سعی کردم افراد جدید الورود رو آگاه بکنم از دامی که پهن شده تو دانشگاه برای عمرشون و پولشون.
خوشبختانه موفق هم شدم و تا حالا فکر کنم 4-5 نفری رو منصرف کردم. اگه یه نفر همین حرفها رو به خودم میگفت، قطعا ترجیح میدادم دوباره کنکور بدم.
بگذریم....
7 نسخه از پایان نامه رو دادم صحافی. هر نسخه ش 14 هزار تومن و خودم هم میدونم گرون واسم حساب کردن. ولی حوصله نداشتم بیشتر بگردم تا ارزونترش رو پیدا کنم. اولین مغازه خدمات صحافی که دیدم باز هست، رفتم سراغش و سفارش چاپ دادم.
قبل از چاپ هم کلی ماجراها اتفاق افتاد که مهمترین اونها دعوای اساسی و حسابی با استاد راهنما بود که دوست ندارم اصلا راجع بهش صحبت کنم چون خیلی ازش دلگیر هستم و واقعا دلم ازش پر بود و هست. اگه به حق الناس باشه، به خاطر عمری که از من به هدر رفته به خاطر بی مسئولیتی ایشون در راهنمایی کردن، من حلالش نمیکنم. اون روز هم که دعوامون شد (به خاطر اینکه ازم مقاله میخواست و با اجبار هم میخواست) فقط به خاطر اینکه از من چند سالی بزرگتر هست، جر و بحث رو ادامه ندادم و در جوابش که گفت "برو بیرون!"فقط گفتم چشم. و این رو برای شما تعریف کردم که بدونین اگه بیاین دانشگاه بناب، سرنوشتی بهتر از این در انتظارتون نیست! "زیاده خواهی در قبال ارائه ی هیچ آموزشی"
اما تسویه حساب و نکات جالب اون بماند در اولین فرصت مناسب....
راستی، الان دیدم دو نفر تو خرداد ماه برام پیام گذاشتن، واقعا شرمنده شدم که نتونستم انجام وظیفه کنم و بهشون بگم که برادر عزیز و خواهر گرامی که بهم پیام دادین؛ دانشگاه بناب واسه کارشناسی هم مناسب نیست!! چه برسه به ارشد و دکتری!
والسلام علیکم....
مجددا سلام
خواستم جهت اطلاع عرض بکنم که...
آیا میدونین توی دانشگاه بناب، تنها اتاق موجود برای تمامی دانشجویان دکتری رو ازشون پس گرفتن؟ ( طبق آخرین اطلاعات موجود، اومدن دوتا بالکن ساختمان علوم پایه رو پارتیشن بندی کردن دادن بهشون!!)
آیا میدونین که برای دانشجویان ارشد هییییییییچ اتاقی وجود نداره؟
آیا میدونین که برای دانشجویان ارشد حتی پارتیشن هم وجود نداره؟!!!
آیا میدونین که تا الان تمامی نامه نگاری ها و درخواست ها و تقاضاهای کتبی و شفاهی، راه به جایی نبرده و الان حتی برای دانشجویان ارشد یه چادر هم تو حیاط وجود نداره؟؟!!!
و...آیا میدونین که انتظارات اساتید از دانشجویان ارشد چیه؟؟ " دانشجوی تمام وقت دانشگاه هستید و موظف به حضور تمام وقت در دانشگاه!!!"
حالا میتونین تصور کنین که چه حالی به آدم دست میده وقتی کسی حرف حالیش نمیشه که ایهاالناس!! من چقدر توی سالن دانشگاه باید قدم بزنم تا موفق به دیدن فلان استاد بشم؟!!!
جواب اعتراضات هم این هست که امکانات دانشگاه محدوده....
خب اگه امکاناتتون محدوده، خیلی خیلی اشتباه میکنین دانشجوی ارشد قبول میکنین.
ما که از برق اومدیم، حتی یه آزمایشگاه ساده ی ساده ی هم نرفتیم و ندیدیم که مثلا مختصری با علوم اپتیکی و فوتونیکی از نزدیک آشنا شده باشیم....
خلاصه بخوام بگم، مسئولین دانشگاه، مشمول الذمه دانشجویان ارشد مهندسی فوتونیک هستن....بخاطر عمر ماها که هدر دادن...حلالتون نمیکنیم.......
سلام.
دوست عزیز که ارشد مهندسی فوتونیک یا الکترونیک دانشگاه بناب قبول شدی! با شما هستم....بله...خود شما!
اگر تصور کردین که میرم اونجا خوب میخونم و دکتری جای بهتری قبول میشم
اگر خیال کردین که ای بابا یه ارشده دیگه....میخونم زود تمومش میکنم
اگر فکر کردین که مهم پایان نامه س که با یه استاد خوب برمیدارم!
اگر احساس کردین که همین خوبه دیگه...خیلی حساس نشم بهتره!
اگر دلتون میخواسته که یه ارشدی قبول بشین، ولو همینجوری کشکی!!!
و هزاران اگر و اما که شما رو متمایل میکنه به ادامه ی تحصیل در مقطع ارشد گرایش های الکترونیک در دانشگاه بناب، باید همینجا باهاتون اتمام حجت کنم که 100% دارین اشتباه میکنین. هیچ کدوم از احتمالات فوق صحیح نیست، اگر شما در جای دیگه سطح سوادتون از 20 به 100 برسه، اینجا نهایتا از 20 به 21 میرسه!! حالا اون هم اگه برسه و اگه از 20 به 15 تنزل نکنه!!
اکثر دانشجوهای ارشد سال های قبل، یا انصراف دادن، یا نصف و نیمه ول کردن و اصلا سراغش نیومدن.... پس همون بهتر که ثبت نام نکنین و نیاین عمر خودتون رو هدر بدین. از من گفتن...الان ثبت نام نکردن، خیلی خیلی خیلی بهتر هست تا بعدا انصراف دادن.
برای همه تون آرزوی موفقیت دارم.